سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که مردم را دست می اندازد، نباید [امام صادق علیه السلام]
مشخصات مدیروبلاگ
 
دست به قلم[283]
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رودصحنه همواره به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
در سوگ آفتاب(امام سجادع)[1] ارشیو آبان ماه 85[1] آرشیو آذر ماه 85[9] آرشیو دی ماه 85[9] آرشیو بهمن ماه 85[16] آرشیو اسفند ماه85[10] آرشیو فروردین ماه86[7] ارشیو اردیبهشت ماه86[6] آرشیو خردادماه86[11] آرشیو تیر ماه86[5] آرشیو مرداد ماه86[7] آرشیو شهریور ماه86[8] آرشیو مهر ماه86[2] آرشیو آبان ماه 86[4] ارشیوآذر ماه86[4] آرشیودی ماه 86[5] آرشیو بهمن ماه 86[3] آرشیو اسفند ماه 86[5] آرشیو فروردین ماه 87[6] آرشیو اردیبهشت ماه 87[8] آرشیو خردادماه 87[1] آرشیو تیر ماه87[5] آرشیو مرداد ماه 87[5] آرشیو شهریور ماه 87[2] آرشیو مهر ماه 87[2] آرشیو آبان ماه87[4] آرشیو آذر ماه 87[3] آرشیو دی ماه سال 87[11] آرشیو بهمن ماه 87[2] آرشیو اسفند ماه 1387[2] آرشیو فروردین ماه 88[2] آرشیو اردیبهشت ماه 88[3] آرشیو خرداد ماه 88[1] آرشیو تیر ماه 88[2] آرشیو مرداد ماه 88[2] آرشیو شهریور ماه 88[1] آرشیو مهرد ماه 88[1] آرشیو آبان ماه 88[2] آرشیو آذر ماه 88[11] آرشیو دی ماه 88[1] آرشیو بهمن ماه 88[4] آرشیو اسفند ماه 88[2] آرشیو فروردین ماه 86[1] آرشیو اردیبهشت 89[1] آرشیوخرداد ماه 89[2] آرشیو شهریور ماه 89[2] آرشیو مهر ماه 89[3] آرشیو آبان ماه89[2] آرشیوآذر ماه 89[5] آرشیو دی ماه 89[4] آرشیو بهمن ماه89[3] آرشیو اسفندماه89[6] آرشیو فروردین ماه 90[3] آرشیو اردیبهشت ماه 90[1] آرشیو خرداد ماه 90[5] آرشیو تیر ماه90[1] آرشیو مرداد ماه 90[1] آرشیو شهریور ماه90[2] آرشیو مهر ماه 90[2] آرشیو آبان ماه 90[3] آرشیو آذر ماه90[3] آرشیو دی ماه 90[5] آرشیو بهمن ماه 90[4] آرشیو اسفند ماه 90[2] آرشیو فروردین ماه 91[3] آرشیو اردیبهشت ماه 91[6] آرشیو خرداد ماه 91[2] آرشیو تیر ماه 91[3] آرشیو شهریورماه 91[1] آرشیو مهر ماه 91[1] آرشیو آبان ماه 91[3] آرشیو آذرماه 91[1] آرشیو دی ماه 91[1] آرشیو بهمن ماه 91[1] آرشیو اسفندماه 91[1] آرشیو اردیبهشت ماه 92[1] آرشیو خرداد ماه 92[1] آرشیو مردادماه 92[3] آرشیو شهریور ماه 92[3] آرشیو مهر ماه 92[4] آرشیو آبان ماه 92[5] آرشیو آذر ماه 92[4] آرشیو اسفند ماه 92[1]
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی فصل ا نتظار بوستان نماز پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی شکوفه نرگس بندیر سجا ده ای پر از یاس پاییزی سرای اندیشه پر پرواز ----=>گوناگون<=---- ستاره دریایی ستاره کو شو لو تفحص شهدای(شرهانی) یگان محمدگل .:: رایحه ::. یا د د اشت ها ی شخصی خو د م . حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر شلمچه امام مهدی (عج) اسوه ها گفتگوی دوستانه کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! یادداشتها و برداشتها جـــیرفـــت زیـبا سردار عاشق .: شهر عشق :. رویای شبانه بوی سیب BOUYE SIB قصه بچه بسیجی ایران اسلامی رمز موفقیت تیشه های اشک منطقه آزاد از تبار آسمان رند سیاست وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده welcome to my profile به‌دونه S&N 0511 توشه آخرت به نام وجود باوجودی حسام سرا عشق الهی پیمان دانلود غدیریه تکبیر فصل آگاهی جهاد همچنان باقی است محمد کوچولو فاطیما چفیه وجنات تجری من تحتها الانهار هرچه می خواهد دل تنگت بگو به دادم برس منتظران مهدی(عج) یار کارگر علمدار دین خط بارون یاور 313 لــــیلی وبلاگ گروهی جبهه جهادگران مجازی قافله شهداء سفرهای عاشقانه آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام هیئت حضرت علی اکبر(ع) حب الحسین اجننی احساس ابری ثانیه ها... پیامبر اعظم پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) عدل الهی Divine Justice فقط من برای تو یادداشتهای روزانه رضا سروری عطاری عطار جمهوریت گروه منتظران مهدی .:: گاواره ::. تخیّلات خزان‌زده یک برگ بید صمیمی با خواهرم بسوی ظهور در قلمرو سکوت امید تعقل و تفکر رسم دوستی شیعه مذهب برتر همسفر عشق دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی آبدارچی پشت خطی.. تنها بازمانده تنها بازمانده نسیم وحی خط سرخ شهادت تنهاترین سردار عشق طلاست سخنان حکیمانه یک پسر دیوانه! خانه اطلاعات آقای آملی لاریجانی عدالت و عادل کجاست؟ قاضی مالخر خاطرات باور نکردنی یک حاج اقا حزب اللهی مدرنیته دیـــــــار عـــــــاشـقـــــان نامه ی زرتشت اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار مسعود رضا نژاد درد دل با خدا صحرا پله...پله...تا خدا! مسیح 313 بانک کتب و مقالات مدیریت پروژه بی سرزمین تر از باد راز و نیاز با خدا خلوت تنهایی داغ عشق احسن ساقی دلتنگی.تنهایی.مهربونی شهادت عموم زیبایی سایه خداوند بر کهکشانهاست گاه به گاه وبلاگ ایران اسلام تابه کجا اینچنین عرفان خوش نظر داستان و راه های توحید جویان بزرگ منتظر حواب ..:: نـو ر و ز::.. جاده خدا تک ستاره هیئت مجازی علی جان حرفای خودمونی من بهارستان بهجان / behjan شیرازی ها ((مجمع شیرازی های مقیم اینترنت )) کریمه اهل بیت باسیدعلی‏تافتح‏قدس‏ومکه بازی بزرگان بازی بزرگان ثقلین رادیوی نسل برتر کسی که مثل هیچکس نیست ازدواج موقت وچالش ها شمیم وصال شمیم وصال معبر عصر انتظار تقاطع چهاردیواری پنجره شبکه علمی حکمت (شهرک مسعودیه) سلما عرفان نسل سومی ا نجمن ستاره های ایرونی ستاره کوشو لو بابای دوست داشتنی آهستان کربلای 6 باز مانده تنها بازمانده تنها شیعیان اهل سنت واقعی اسرار موفقیت یه فلش کار بسیجی بی یار حسن مجتبی نقد مفید مروارید سرخ یادداشت های دیده بان نجف زاده(یاداشت های یک حبرنگار) دلنوشته های دختر شهید فصل آگاهی خاکریز حسن مجتبی بهترین ها طهور اکبر طریق عشق شهید ولایت راهیان نور درد دل با امام زمان شهید سید محمد شریفی جامی از فرهنگ هزار و یک شب وحیدپ اسراییل باید از بین برود در دل نهفته ها عقیدتی ، سیاسی پایگاه بسیج حضرت صاحب الزمان علیه السلام تا شکوفه ی عشق اینک از حال به آینده پلی باید زد....... کانون مهدویت دانشجویان ایران نکته هایی از کتاب مقدس عطش عاشقان علی سبلان سنگ شکن ساقی بده بشارت.... غربت شلمچه فرا خوان مظلومیت غزه فصل انتظار میوه‌ی ممنوعه نشانه تالار اهل البیت یا رب الحسین کلام وحی پایگاه فرهنگی مذهبی بنیان طراوت باران

یک سیر داستانی از میان نامه های امام را آورده که در این نامه ها سفر خانم خدیجه ثقفی، همسر امام در سال 51، در میان نامه های امام دنبال شده است.

خانم لطفا سربسته ننویسید
سال 52 حمید روحانی به امام نامه نوشته بود که یک نویسنده مصری می خواهد درباره شما مطلب بنویسد و خودتان اندکی از زندگیتان بنویسید. جواب داده بود که هر چه می خواهم درباره خودم چیزی بنویسم یا مبالغه آمیز می شود یا واقعی از کار در نمی آید و به دلم نمی چسبد: «آنچه قلم زدم یا خیلى مبالغه‌‏آمیز بود یا موافق واقع نبود. به نظر این جانب اگر مى‏ خواهید شرح حال را براى کاتب مصرى بنویسید، ساده باشد و از شعر و نثر حماسه‏‌آمیز خالى باشد. ، بى‏ مبالغه، به همان نحو که واقع شده است» آنچه درباره شخصیت او مسلم است این است که از مبالغه و بزرگ کردن های بی حد و حصر لذت نمی برد. دوست داشت نزدیک و ساده باشد. شخصیت ملموس تر او، همان که به کار داستان نویسان بیشتر می آید ، در نامه های خصوصی اش معلوم است و این نامه ها را نباید از دست داد.

سال 51 وقتی امام در تبعید است و با همسرش در نجف زندگی می کند، خانم خدیجه ثقفی، همسرش برای سر زدن به بچه ها و خویشاوندان سه ماه به ایران می اید. نامه های امام در طول این سفر به خود خانم ثقفی و فرزندان درباره دلتنگی اش برای خانم و اینکه زودتر بیاید خیلی خواندنی است. گاهی مستقیم اشاره می کند« نبودن شما خیلی به ما اثر می کند» گاهی به بهانه شوخی دلتنگی اش را طرح می کند « امید است همیشه خوش و خرم و مشغول دیدار خویشاوندان باشید، اگر چه ما را فراموش نمایید » گاهی در غرغرهای دوست داشتنی پدرانه« دیدار شما کافى است، ما هم حقى داریم » گاهی حرف را از دهان کسی دیگر می نویسد با طنزی دوست داشتنی:« اقلیما پس از سلام مى‏ گوید شما زودتر بیایید و مى‏گوید شما مبلغ یکصد تومان از احمد بگیرید و بدهید دخترم. شما مطلب اقلیما را عمل کنید- یعنى هر دو مطلب را!» گاهی عصبانی« غیر از شما و دخترم، دیگران ما را فراموش کرده‏‌اند؛ خصوصاً خانم که سرگرم به دید و بازدید و تفریح است».و دست آخر امری و دستوری« خانم را زودتر روانه کنید» و بعد تهدید« شما بدانید که اگر از وقت رجوع بگذرد معلوم نیست ما بتوانیم تقاضا کنیم و آنها بدهند. حتماً تعجیل کنید که وقت نگذرد. به حرف هیچ کس گوش ندهید و الّا در ایران ماندنى خواهید شد.»

به: خدیجه ثقفى/ 5 شهریور1351


مخدره محترمه عزیزه‏
شما که رفتید هوا گرم شد؛ یک شب هم پایین آمدم ولى عجالتاً بد نیست و راحت هستیم. مصطفى براى اول ماه آمدند و حالشان خوب است. مصطفى شبها مرتباً اینجاست و روزها گاهى حسین مى‏آید؛ امروز حسین و مریم [پسر و همسر مرحوم مصطفی خمینی] آمدند. دیشب هم همگى اینجا بودند. اقلیما پس از سلام مى‏ گوید شما زودتر بیایید که خیلى نبودن شما به ما اثر مى‏‌گذارد؛ و مى‏‌گوید شما مبلغ یکصد تومان از احمد بگیرید و بدهید دخترم. شما مطلب اقلیما را عمل کنید- یعنى هر دو مطلب را.
به احمد و محترمه ایشان سلام برسانید. احمد نوشته بود: «بچه تازه به دنیا آمده بى‏‌نهایت بدگل است» شما هم نوشته بودید شبیه احمد است. جاى دورى نرفته [!] لکن در نامه دوم بود که به فامیل مادر رفته است؛ موجب خوشوقتى است. از سلامت خودتان و سایرین مسرورم کنید.

و السلام علیک.
پدر بچه‏‌ها

به: خدیجه ثقفى/ 13 شهریور 1351‏


خانم محترمه معظمه،
 مرقوم سوم شما واصل شد. اولًا کلمه‏اى که راجع به فریده  نوشته بودید که براى مختصر گرفتگى روحى صلاح دیدند او را به مشهد ببرم، این جانب را مضطرب کرد. علاوه بر اینکه با نوشتن کاغذ از تهران و همراه بودن فریده، یک کلمه او ننوشته؛ علاوه اسمى از فرشته نبود و به نظر آمد که فرشته همراه نیست. اینها مرا مشوش کرده. فورى از سلامت او، یا اگر دلتنگى خانوادگى دارند، مطلعم کنید. امید است دومى باشد که سهل است. ثانیاً از عمل مینو خانم به طور اجمال نوشته‏‌اید؛ نمى‌‏دانم چه عملى بوده، ان شاء اللَّه تعالى با سلامت گذشته است. ثالثاً هیچ وقت به طور سربسته و اجمال چیزى ننویسید که موجب اضطراب ما شود. از حال خازنجون هم مطلعم کنید.

به: آقاى سید احمد خمینى/20 شهریور 1351

احمد عزیزم‏
شنیدم اسم بچه را «یاسر» گذاشته‏‌اید؛ انتخاب خوبى نبوده و موجب حرفهایى هم مى‏‌شود. یکى از حقوقى که فرزند به پدر دارد این است که اسم خوب براى او بگذارد؛ اسم غیر متعارفى که هر کس بشنود چیزى بگوید یا گفته شود تحت تأثیر چه و چه واقع شده است، خلاف عقل است؛ مع ذلک خود دانید. آقاى اخوى و بستگانش سلامتند. ایشان شبها پیش من هستند؛ یعنى تا بعد از شام. هواى اینجا از شدت افتاده است و شبها خوب است.

والسلام علیکم.- پدرت‏


به: فریده و صدیقه مصطفوى/ شهریور 1351‏

قربان صدیقه و فریده‏
مرقوم شما از مشهد مقدس رسید. سلامت همگى را خواستارم. ان شاء اللَّه خود و متعلقان سلامت و سعادتمند باشید. خانم را زودتر روانه کنید، دیدار شما کافى است، ما هم حقى داریم. از سلامت خودتان مطلعم کنید. از فهیمه چند وقت است اطلاع ندارم، بگویید از سلامتش مطلعم کند. و السلام علیکم.
پدرتان‏

به: سید احمد خمینى/ 6 مهر 1351‏

احمد عزیزم‏
مرقوم شریف بى‏ تاریخ واصل، نمى‏‌دانم چرا تاریخ نمى‏ گذارى؟ ماها بحمد اللَّه سلامت هستیم. کسالت قلب چیزى مهم نبود و الآن اثرى از آن نیست. از سلامت خودتان بى‏ خبرم نگذارید. خدمت حضرت عمّ بزرگوار سلام برسانید و نگذارید به ایشان بد بگذرد. خانم را زودتر روانه کنید. به همه قوم و خویشان سلام برسانید. و السلام علیکم.
پدرت‏

به: خدیجه ثقفى/ 15 مهر 1351
خانم محترمه عزیزه‏‌ام‏
تا کنون چند کاغذ فرستاده ‏ام، نمى‏‌دانم رسیده است یا نه. از شما به وسیله فریده اطلاع پیدا کردم. مرقوم مشهد واصل شد. از تهران اطلاعى ندارم. امید است همیشه خوش و خرم و مشغول دیدار خویشاوندان باشید، اگر چه ما را فراموش نمایید. وعده مراجعت نزدیک است، و ما هم از نبودن شما خسته شدیم. حال همه بحمد اللَّه تعالى خوب است، فقط حسین قریب ده روز پیش از این مبتلا به آپاندیس شد و در مستشفى نجف عمل شد و حالش خوب است، و بخیه‏‌ها را کشیده‏‌اند. و السلام علیکم.
 پدر فرزندانت‏

به: فریده مصطفوى/ 15 مهر 1351
دختر عزیزم‏
مرقوم شریف واصل، از اینکه بحمد اللَّه تعالى کسالت و ناراحتى ندارید بسیار خرسندم.  حسین به واسطه عمل آپاندیس چند روز است در بیمارستان نجف است و بحمد اللَّه حالش خوب است. از خانم اطلاعى جز آنکه شما نوشته بودید ندارم. لابد مشغول دید و بازدید و تفریح است و از ماها غافل. ان شاء اللَّه سلامت و خوش باشد. انتظار داریم ایشان را زودتر روانه کنید. و السلام علیک.
پدرت‏

به: فریده مصطفوى/ 29 مهر 1351
دختر مهربانم‏
مرقوم شما پس از مدتها بى‏ خبرى و انتظار و نگرانى رسید و ما را مسرور کرد. غیر از شما دیگران ما را فراموش کرده‏‌اند؛ خصوصاً خانم که سرگرم به دید و بازدید و تفریح است. ان شاء اللَّه همه سالم باشید و خوش و خرّم. ماها بحمد اللَّه سلامت هستیم. حسین که عمل کرده بود از بیمارستان بیرون آمده و حالش خوب است. هواى اینجا نسبتاً خوب است، ولى باز پنکه‏ها و کولرهاى حرم و بسیار از جاهاى دیگر در کار است و من تا دیشب پشت بام مى‏‌خوابیدم، امشب در ایوان مى‏‌خواهم بخوابم، از روى احتیاط. مدت سفر خانم سرآمد و تقریباً سه ماه تمام شد، زودتر روانه کنیدشان. به همه سلام برسانید.
پدرت‏

به:خدیجه ثقفى/ 2 آبان 1351
خانم محترمه!
مرقوم مورخ 12 شعبان و مرقوم مورخ 28 شعبان با هم واصل شد. از سلامت شما و دیگران خوشوقت شدم. مدتى بود هیچ اطلاعى از شماها نداشتم تا کاغذ فریده «2» که چند روز پیش رسید، امروز نیز مرقوم شما و صدیقه و فهیمه «3» و احمد هم واصل شد. ما عجالتاً در انتظار شما به سر مى‏بریم. از قرارى که آقاى آقا سید على خلخالى «5» گفته‏اند بهتر آن است که با هواپیماى روز شنبه که مى‏رود کویت و از آنجا به بغداد مى‏آید و معطلى ندارد بیایید. هواپیماهاى دیگر معطلى دارد و صحیح نیست شما در کویت یا شام و بیروت بى‏جهت معطل شوید. من این نامه را به تهران مى‏فرستم؛ به حسب قاعده تا رسید آن شما تهران هستید. .
پدر اولاد شما

به: فریده مصطفوى/ 23 آبان 1351‏
دختر عزیزه‏‌ام، دیروز دو نامه از شما واصل، یکى تاریخ 13 و دیگرى تاریخ 22 شهر رمضان. از سلامت شما بسیار خوشوقت شدم. از خداوند متعال خواستارم که همیشه خودتان و هر کس به شما بستگى دارد سلامت و سعادتمند باشند. از خانم مدتى است کاغذ ندارم. خبر سلامتش را به واسطه مى‏شنوم. لا بد زیادى دید و بازدید موجب فراموشى شده است. به همه خانمها سلام برسانید. به احمد بگویید یک عکس از خودش و بچه‏ اش بفرستد. اقلیما سلام مى‏‌رساند. و السلام علیک.
 پدرت‏

به: فریده مصطفوى/ 4 فروردین 1351
دختر عزیزه‏‌ام
خانم، نه براى من مطلب گذاشته و نه جاى نوشتن. ان شاء اللَّه عید به شما و سایرین مبارک و همیشه خوش و خرّم و سلامت باشید. ماها بحمد اللَّه تعالى مزاجاً سلامت هستیم. امید است نگرانیهاى روحى هم دوام نداشته باشد. از حال خودتان زود به زود مطلعم کنید که به واسطه عادتى که به دریافت کاغذ شما داریم نگران مى‏‌شویم. و السلام.
پدرت‏


  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ قرآن را تفسیر کردند... آیه آیه... شرح کردند... شرحه شرحه... ورق ورق... اربا اربا...


+ سرشکستن امام سجاد ع) امام سجّاد س?م الله عل?ه سر خود را به ?اد مص?بت پدرش شکست امام سجاد س?م الله عل?ه به مناسبت? که مصائب امام حس?ن س?م الله عل?ه را شن?دند ) کس? برای ا?شان مصائب? را ?اد آوری کرد » قام عل? طوله و نطح الجدار بوجهه فکسر انفه و شج ّ رأسه و سال دمه عل? صدره و خر ّ مغشّ?ا عل?ه من شدة الحزن و البکاء « تمام قد حضرت ا?ستاد و صورت خود را به د?وار منزل کوب?د پس ب?ن? آنحضرت و سر ا?شان شکست


+ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
+ امام کاظم(سلام الله علیه): مردى از قم مردم را به حق فرا مى‏خواند و بر گرد او مردمانى فراهم مى‏آیند که چونان پاره‏هاى آهن استوارند، طوفان‏ها آنها را به لرزه نمى‏اندازد و از جنگ خسته نمى‏شوند و بزدلى نشان نمى‏دهند، به خدا توکّل دارند و فرجام از آنِ پرهیزگاران است. میزان الحکمة ج 2 ص
+ بیانیه زنجیره فجرآفرینان ؛ جبهه وبلاگی غدیر


+ 5هزارتا صلوات برای سلامتی مادرم تا کی تموم بشه خدا میدونه


+ انسان یا انسانیت یا انسان بودن/به حقیقت آدمی باش


+ هرگز کاری جز برای رضای خدا نکن_ سیدشهیدان اهل قلم مرتضی آوینی.. کجایی ای راوی فتح


+ توی پیام رسان مشغول باشید


+ توی این گرما.......به به